مدیریت کسب وکار و بهره وری

  • مدیریت کسب وکار و بهره وری

کسب و کار مانند سایر امور زندگی اصولی دارد که باید در یک فرآیند تدریجی آموخته شود. بدین منظور باید فرهنگی در جامعه بوجود بیاید که افراد علاوه بر داشتن مهارت های اصلی نگاه کسب وکارانه نیز داشته باشند. یعنی شخص در مواجهه با محصولات، کسب وکار اطراف خود، نام محصول، نام شرکت و نام بنیانگذار و مهارت های کسب وکار آن را بداند.

در حقیقت آشنایی با نام محصولات و نام شرکت ها برای کسی که بخواهد کسب و کاری را راه اندازی کند لازم است. مهارت های مورد نیاز مدیران را می توان به صورت فنی، انسانی و ادارکی طبقه بندی کرد. مهارت به توانایی های قابل پرورش شخص که در عملکرد و بقای وظایف منعکس می شود. بنابراین منظور از مهارت توانایی به کار بردن موثر دانش و تجربه شخصی است. ظابطه اصلی مهارت داشتن، اقدام و عمل موثر در شرایط متغیر است.

پیش از هر چیزی باید تعاریف و اصول مدیریت تعریف گردد تا بتوان کسب و کاری را راه اندازی نمود. در ادامه به طور خلاصه به این تعاریف به طور خلاصه می پردازیم.


مدیریت چیست؟

تعاریف بسیار زیادی از مدیریت ارائه شده است. مدیریت هنر اداره کردن امور به وسیله دیگران است. یکی از جامع ترین تعاریف در زمینه مدیریت عبارت است از علم و هنر برنامه ریزی (پیش بینی)، سازمان دهی ( تقسیم کار و تفکیک وظایف)، هدایت و رهبری ( راهنمایی کردن زیردستان و توانای نفوذ کردن در دل ایشان)، نظارت و کنترل ( ناظر بودن بر اعمال ایشان و اصلاح اشتباهاتشان) و نهایتا ایجاد هماهنگی (برقراری نگرش سیستمی بین کارکنان) برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیین شده است. البته تمام مباحث فوق بر روی منابع سازمانی صورت می گیرد که مهم ترین و ارزنده ترین دارایی هر سازمان منابع انسانی (کارکنان) هستند و سپس منابع دیگر نظیر دارایی های فیزیکی، مادی و حتی اطلاعات قرار می گیرند.

 

بخوانیم -مبانی مدیریت منابع انسانی - انتشارات ادیبان روز

 

سطوح مدیریت

مدیریت در سازمان ها معمولا از سه سطح برخوردار است:


مدیریت عملیاتی

برنامه عملیاتی نوعی برنامه تفصیلی و کوتاه مدت است که موجب مراجعه کمتر زیردستان به مدیران جهت کسب تکلیف و همچنین کم کردن مراجعه مدیران به کارکنان جهت نظارت بر عملکرد آنان می باشد. مدیران رده عملیاتی بیشتر وقتشان را با زیردستان، مقداری از آن را با همکاران و اندک زمانی را با مافوق ها یا خارج از سازمان می گذرانند.

 

مدیریت میانی

مدیران میانی به طور مستقیم به مدیران رده بالا گزارش می دهند. کارشان مدیریت بر سرپرستان است و نقش حلقه واسط را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی را به عهده دارند. مدیران میانی بیشتر وقت خود را به تحلیل داده ها، آماده کردن اطلاعات برای تصمیم گیری، تبدیل تصمیم های مدیریت به پروژه های معین برای سرپرستان و جهت دادن به نتایج کار مدیران عملیاتی اختصاص می یابد.

 

مدیریت عالی

استراتژی ها و خط مشی های سازمانی توسط رییس سازمان، مدیرکل و معاونین تدوین می گردند. مدیری که در نقش های عملیاتی و میانی بوده می تواند به مدیریت عالی راه یابد. بخش اعظم کار مدیران عالی از نظر پویایی و مشغله نظیر کارمدیران عملیاتی می باشد.

 

مهارت های سه گانه مدیران

مهارت های مورد نیاز مدیران را می توان به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقه بندی کرد.

مهارت فنی

مهارت فنی عبارت از توانایی مدیر در کاربرد دانش تخصصی یا تخصص های ویژه است. مهارت های تخصصی از راه آموزش رسمی، کارورزی و تجربه به دست می آیند. ویژگی بارز مهارت فنی آن است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می توان دست یافت. زیرا این نوع مهارت، ماهیتا دقیق، مشخص، دارای ضوابط عینی و قابل اندازه گیری است. بنابراین کنترل و ارزشیابی آن، هم در طی فرآیند آموزش و هم در مرحله کاربرد، آسان است.


مهارت انسانی

مهارت انسانی به معنی توانایی در کار کردن، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه است. این مهارت، در نقطه مقابل مهارت فنی قرار دارد. در مهارت فنی کار کردن با اشیا و وسایل مطرح است ولی در مهارت انسانی، کارکردن با مردم مدنظر است.


مهارت ادراکی

مهارت ادراکی یعنی، توانایی ذهنی برای درک و تجزیه و تحلیل پیچیدگی های سازمان و فهم همه عناصر و اجزای تشکیل دهنده ی کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد است.

 

همه مشاغل مدیریت، مستلزم کاربرد این مهارت هاست؛ ولی با توجه به سطوح مختلف مدیریت، ارزش نسبی آن ها متفاوت است.


عوامل موثر بر موفقیت مدیران

تمایل و توانایی به تفویض

اغلب مدیران از مشاغل عملیاتی به مدیریتی رده بالا ارتقا می یابند و چون عادت به انجام کار و امور توسط خود و بطور فردی دارند، تمایل به تفویض و انجام امور توسط دیگران را ندارند. این امر بطور مبنایی، پرورش مهارت دیگران را کاهش میدهد.


استفاده مناسب از اختیار

بعضی ازمدیران تحت تاثیر مدیران مافوق از اختیارات خود استفاده نمی کنند و اغلب نمی دانند که اختیارات آنها چیست و همین امر سبب می شود که حمایت و همکاری کارکنان را نتوانند کسب نمایند.


تعیین یک الگوی خوب

مدیران همیشه باید کار گروهی را به عنوان یک کار مطلوب ترویج نمایند. کارکنان از آن ها توقع رفتار منصفانه و عادلانه دارند، و توقع کمی از آنها برای ارائه رفتار متناقض و نامطلوب دارند.


بازشناسی تغییر در نقش

مدیر باید نقش خود را بازشناسد که آیا به عنوان فرد رابط، نماینده مدیران مافوق، نماینده کارگران و یا بعنوان فردی از گروه کارگری، فردی تشریفاتی و حاشیه نشین بوده و یا به عنوان یک متخصص باید عمل کند.


تمایل به ایفای نقش مدیریتی

بسیاری از افراد تمایل به کسب پست مدیریت را در خود نشان نمی دهند، چرا که از مهارت های لازم برخوردارد نیستند. برای سرپرستی تنها دانش مدیریتی کافی نیست. آشنایی نظری با کار و دارا بودن توانایی و مهارت فنی، شرط لازم برای مدیریت است.

 

وظایف و فعالیت های مدیریت

صاحب نظران مدیریت معتقدند هر سازمان اجتماعی که توسط افراد انسانی اداره می شوند باید وظایف مدیریتی را عهده دار باشند. وظایف مدیریتی به پنج وظیفه مهم خلاصه می شود. برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و سرپرستی ، بسیج منابع و کنترل و نظارت.

  • برنامه ریزی- Planning
  • سازماندهی -Organizing
  • مدیریت منابع انسانی - human Resource Management
  • رهبری / هدایت- directing
  • نظارت / کنترل -Control
منبع:: کتاب مدیریت کسب وکار و بهره وری
نویسندگان:: دکتر مهرداد بیات |دکتر الناز بیات

مطالب مرتبط

مبانی مدیریت منابع انسانی

مبانی مدیریت منابع انسانی

در جهان امروز عامل انسانی مهم ترین عنصر برای حفظ موجودیت سازمان می باشد و آنچه بیش از همه دارای اهمیت است...

مبانی ارتباطات انسانی

مبانی ارتباطات انسانی

 در داشتن ارتباطات دو دسته از رمزها و یا کدها شناسایی شده و استفاده می شوند...

دیدگاه ها، تعاریف و مفاهیم مرتبط با بهره وری

دیدگاه ها، تعاریف و مفاهیم مرتبط با بهره وری

واژه بهره وری برای نخستین بار به وسیله  فرانسواکنه، ریاضیدان و اقتصاددان طرفدار مکتب فیزیوکراسی به کار برده شد. 

محصولات مرتبط