برنامه ریزی نیروی انسانی

  • برنامه ریزی نیروی انسانی

برنامه ریزی نیروی انسانی مثل هر یک از انواع برنامه ریزی ها، وسیله ای برای کسب مقصود است، که در این مورد مقصود عبارت است از حصول اطمینان از تامین نیروی انسانی که قادر است تمام فعالیت های مورد نیاز برای رسیدن به اهداف سازمان را به عهده گیرد.

واژه ی نیروی انسانی طی جنگ جهانی دوم وازه متداولی بود، اما در فاصله اتمام جنگ تا سال 1960 این مفهوم کمتر مطرح گردیده است. از آن پس تا به امروز نیروی انسانی بر اساس نوع نگرش و زاویه دید تعاریف و معانی متفاوتی را پیدا کرده است. در تجزیه و تحلیل اقتصاد دانان گاهی اوقات نیروی انسانی به عنوان عامل تولید اقتصادی مترادف با واژه نیروی کار گرفته می شود. برخی از وازه نیروی انسانی مفهوم منابع انسانی، کارگران، متسخدمین، کارمندان و یا اداره کارگزینی را استنباط می کنند.

منظور ما از نیروی انسانی مجموع کمی و کیفی افراد و دارایی انسانی است که با توجه به وسعت و پیچیدگی سازمان، توانایی ها و سطح دانش آنها در جهت اداره سازمان و کسب اهداف آن به کارگرفته می شود. تعابیر متعدد پیرامون این واژه، تعریف برنامه ریزی را با دیدهای متفاوتی همراه خواهد ساخت.

در تازه ترین نظریات مربوط به برنامه ریزی نیروی انسانی، این مفهوم به عنوان یک فرآیند فرعی از فرآیند وظیفه ای تدارک نیرو در مدیریت نیروی انسانی که کار سنجش و تعیین کمیت و کیفیت نیروی انسانی مورد نیاز را به عهده دارد، مطرح می باشد.

 

بخوانیم -مبانی مدیریت منابع انسانی - انتشارات ادیبان روز

 

ماهیت برنامه ریزی نیروی انسانی

پرسشی که در مباحث علمی مدیریت به صورت متواتر مورد بحث صاحب نظران مدیریت بوده است، چگونگی تبیین خاستگاه موضوع برنامه ریزی نیروی انسانی می باشد. در پاسخ به این پرسش نخست باید تعریف جامعی از مدیریت ارائه شود. بر این مبنا مدیریت عبارت است از:


شکل ۱. تعامل بین برنامه ریزی شغلی و برنامه ریزی نیروی انسانی 


فرآیند به کار گیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل که برای دست یابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.


وظایف مدیریت در یک سیستم اجتماعی

این تعریف بر اساس دیدگاه سیستمی وظایف مدیر را در پنج وظیفه مطرح می نماید و در وظیفه بسیج منابع و امکانات وظیفه فرعی منابع انسانی را مطرح می کند. البته لازم به ذکر است که بین واژه کارگزینی، مدیریت نیروی انسانی، مدیریت منابع انسانی و اداره امور کارکنان، مدیریت منابع انسانی و مدیریت اداره امور کارکنان تفاوت وجود دارد.

مدیریت اداره کار کنان و منابع انسانی، اصطلاحی نسبتا جدید است که از دهه ۱۹۷۰ به بعد مطرح گردیده است. صاحب نظران مدیریت در بیان مسایل انسانی سازمان از وازه های مختلفی مانند کارگزینی، مدیریت نیروی انسانی، اداره امور کارکنان و مدیریت اداره امور کارکنان و منابع انسانی استفاده نموده اند. بسیاری از محققان هم اکنون نیز از این رشته علمی با عنوان قدیمی و سنتی آن مانند کارگزینی و اداره امور کارکنان در نوشته های خود نام می برند، برخی این اصطلاحات را مترادف دانسته و دریک معنا آنها را به کار می گیرند.


فعالیت های مدیریت منابع انسانی و اداره کارکنان

مدیران سازمان های اجتماعی جهت نیل به یک نظام پایدار و کسب مقاصد و ماموریت های آرمانی و وظیفه ای خود کلیه منابع مادی یا انسانی را در یک انتظام متعادل که منطبق با ضوابط اصوی و عقل پذیر باشد، سامان می دهند که تا کسب هدف تسهیل شود. صاحب نظران مدیریت معتقدند هر سازمان اجتماعی که توسط افراد انسانی اداره می شود، مجموعه ای از فعالیت ها را انجام می دهند، حال این افراد ممکن است مدیر، رئیس، معاون، مدیرکل، سرپرست و یا هر مدیر دیگری در سطح سازمان مانند مدیر تولید، فروش، خرید، آموزش، پژوهش، حمل و نقل و امور عمومی باشند.

تمام مدیران مجموعه ای از فعالیت ها را انجام می دهند که برخی از این فعالیت ها جنبه ی اجرایی دارد که در اصطلاح به آن فعالیت صنفی گفته می شود. برخی جنبه مشورتی و پشتیبانی دارد که به آن فعالیت های ستادی گفته می شود. از فعالیت های صفی مدیریت منابع انسانی وظایف و از فعالیت های ستادی نقش های اداره انسانی ناشی می گردد.

چنانکه در تعریف مدیریت منابع انسانی دیده شد، صاحب نظران وظایف مدیریت منابع انسانی را در دو گروه وظایف مدیریتی و عملیاتی دسته بندی نموده اند.

الف- وظایف مدیریتی: وظایف مدیریتی شامل وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل است.

ب- وظایف عملیاتی: وظایف عملیاتی شامل تدارک نیروف بهبود کارکنان، جبران خدمات، روابط کار، ایمنی و بهداشت و تحقیقات در زمینه های انسانی است.


وظایف مدیریتی مدیر منابع انسانی

صاحب نظران مدیریت، اجرای این دسته وظایف را در کلیه سازمان ها ضروری می دانند. این دسته وظایف حالت عام داشته و برخی صاحب نظران تحت عنوان عناصر و یا اصول سازمانی از آن نام می برند. این وظایف عبارتند از:

برنامه ریزی:

برنامه ریزی عبارت است از پیش بینی و تدوین برنامه ها و اقدامات. در این صورت فرآیند تصمیم گیری در ارزیابی راه کارها و انتخاب بهترین راه کار لازم و ضروری است.


بخوانیم - مهارت  حل مساله و تصمیم گیری-انتشارات ادیبان روز


سازماندهی :

مدیریت منابع انسانی باید قادر به ایجاد ساخت رسمی بر اساس ارتباط بین مشاغل، شاغلین و عوامل مادی باشد تا زمینه نیل به اهداف فراهم گردد. از این رو گفته می شود سازماندهی شناسایی و گروه بندی فعالیت ها، تعیین اختیار و مسوولیت ها برای مدیران و سرپرستان و ایجاد هماهنگی بین وظایف و فعالیت ها می باشد.


هدایت:

ارتباط و تعامل مناسب در اجزای انسانی سازمان یعنی رهبر و پیرو، مدیران و نیروی انسانی سازمان در جهت انجام اهداف تعیین شده موجب حفظ تعادل سیستم می گردد. در این رابطه مدیر منابع انسانی با ایجاد انگیزه در افراد و استفاده از تحرک آنها، نیل به هدف را ممکن می سازد، این وظیفه با عنوان هدایت نام گذاره شده است.


بخوانیم -مبانی ارتباطات انسانی- انتشارات ادیبان روز


کنترل:

منطقی است که یکی از وظایف مدیریت در هر سطحی عبارت است ازمشاهده عمل و مقایسه آن با برنامه ها و تعدیل آنها با انحرافات و انجام اقدامات اصلاحی باشد. بدیهی است که عمل کنترل در بعد نیروی انسانی بر اساس برنامه های نیروی انسانی صورت می پذیرد.

صاحب نظران معتقدند که چهار وظیفه مدیریتی فوق برای همه مدیران سطوح متعدد سازمانی مشترک است.


وظایف عملیاتی مدیریت منابع انسانی

در سطح و پست مدیریت نیروی انسانی مدیر مجموعه وظایفی را انجام می دهد که به آن وظایف عملیاتی مدیر منابع انسانی گفته می شود که به شرح زیر است:

تدارک نیرو:

اولین وظیفه عملیاتی مدیر نیروی انسانی تدارک تعداد و انواع مناسب نیروی انسانی مورد نیاز جهت نیل به اهداف سازمانی است.


بهبود و پرورش نیروی انسانی:

پرورش و بهبود از طریق آموزش و افزایش مهارت باید به گونه ای باشد که آنها را برای بهره برداری در سطوح و مراتب سازمانی آماده نماید.


جبران خدمات:

فرآیند طراحی حقوق و دستمزد، ارزش یابی مشاغل، طبقه بندی مشاغل، تنظیم جداول حقوق و دستمزد و پرداخت پاداش نامیده می شود. این وظیفه مدیر منابع انسانی به صورت برنامه ریزی برای پرداخت حقوق و دستمزد و تخصیص به طبقات شغلی انجام می شود.


نگهداری:

وظیفه ی نگهداری به حفظ موقعیت نیرو از نظر بهداشت و ایمنی توجه دارد، تدابیر ایمنی کارکنان را از آسیب هایی ناشی از حوادث و رویدادهای مربوط به کار، حمایت می نماید و در این موارد آنها را مصون می سازد.


بخوانیم - ایمنی و بهداشت محیط کار-انتشارات ادیبان روز


روابط کار:

فعالیت های روابط کار بین مدیران وکارکنان بیانگر تلاش برای اثربخشی سازمان از طریق افزایش اعبتار و مقام کارکنان و رشد آنها می باشد. این امر به طور مستقیم و با استفاده از ارتباطات دو جانبه بین مدیران و کارکنان و همکاری دو طرفه و مشارکت در تصمیم گیری حاصل می شود.

منبع:: کتاب اصول سرپرستی
نویسندگان:: مریم آقاپور علیشاهی | دکتر معصومه آقاپور علیشاهی | دکتر محمد صادق افتتاحی

مطالب مرتبط

مبانی مدیریت منابع انسانی

مبانی مدیریت منابع انسانی

در جهان امروز عامل انسانی مهم ترین عنصر برای حفظ موجودیت سازمان می باشد و آنچه بیش از همه دارای اهمیت است...

مبانی ارتباطات انسانی

مبانی ارتباطات انسانی

 در داشتن ارتباطات دو دسته از رمزها و یا کدها شناسایی شده و استفاده می شوند...

محصولات مرتبط