بازاریابی اسلامی

  • بازاریابی اسلامی

بازاریابی فرآیند مدیریتی شناسایی، پیش بینی و جلب رضایت سودآور مشتری است. درک وسیع تری از بازاریابی آن را به عنوان یک طرح استراتژیک و رقابتی تعریف می نماید که توسط مدیریت ارشد دنبال می شود و با مجموعه ای از فعالیت های کاربردی انجام شده توسط مدیران میانی و عملیاتی پشتیبانی می گردد.

تا به امروز مسائل مربوط به بازاریابی اسلامی در میان دانشگاهیان، دانشجویان، متخصصان و مصرف کنندگان به صورت موضوع مورد تقاضا و مورد علاقه برای مبحث خاص سوال برانگیز، بین اقلیت های مسلمان کشورهای غربی بیشتر از اکثریت مسلمان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مورد بحث قرار گرفته است.

بازاریابان نقش مهمی در ارائه محصولات و خدمات همگام با انتظارات پیچیده مشتری بازی می کنند. در نتیجه، از شرکت ها انتظار می رود تا محصولات و خدمات خود را به یک روش اخلاقی قابل قبول ارائه کنند. بنابراین، بازاریابی اسلامی راهی برای اجرای یک راه اخلاقی قابل قبول بازاریابی ارائه شده است.

به طور خاص، بازاریابی اسلامی به طور بالقوه در فعالیت های تجاری معاصر قابل توجه است. بنا به دلایل زیادی دیدگاه اسلامی در زمینه تجارت، اهمیت و سرعت حرکت فزاینده ای را در اقتصاد جهانی امروزه حاصل نموده است.

دین اسلام دارای مجموعه ای از قوانین کاملا تنظیم شده می باشد که تمامی جنبه های زندگی را در برمیگیرد. با شناخت این قوانین، شرکت های آگاه به قوانین اسلامی نه تنها می توانند به نیازهای معنوی جوامع مسلمان جامه ی عمل بگوشانند بلکه همچنین می توانند موقعیت منحصر به فرد حقیقی را در بازارهای اسلامی به دست آورند.


بخوانیم دیدگاههای اسلامی در بازاریابی و رفتار مصرف کننده - انتشارات ادیبان روز


محیط اقتصادی

اسلام اگرچه رفتار درست را برای مسلمانان مشخص می کند، اما رفتار مصرف کننده تنها به احکام دینی وابسته نیست. این رفتارها تحت تاثیر محیط اقتصادی، سیاسی و حقوقی نیز می باشند. بازاریابان برنامه های بازاریابی مشابهی را در جزایر کومور که دارای یک جمعیت مسلمان 98% و فرانسه که در آن مسلمانان تنها 5/7% از کل جمعیت را تشکیل می دهند، استفاده نمی کنند.

سیستم های حقوقی و قانونی مختلف در جهان اسلام نیز بازاریابان را مجبور به استفاده از روش های مختلف می نماید. تنوع و گوناگونی یک هنجار در کشورهای اسلامی و کشورهای سکولار می باشد اما قطعا تاثیر مشابهی در انتخاب های بازاریابی ندارند. این موضوع خصوصا در تقابل حکومت های مذهبی است که بیشتر به مداخله در برنامه های بازاریابی علاقه مند خواهند بود. فروش الکل یا استفاده از برهنگی در تبلیغات در تمام کشورهای مسلمان پذیرفتنی نیست.

در نهایت، مسلمانانی که در کانادا یا استرالیا به دنیا آمده و بزرگ شده اند، برخلاف مسلمانانی که در یمن و افغانستان رشد کرده اند، قطعا آمیخته های فرهنگی غربی دارند. در حالی که فرهنگ و طرز تفکر در کشورهای غربی امکان استفاده از یک مجموعه از منابع از نظر زبان، تاریخ، سیاست و یا آموزش و پرورش را که بین افراد تمامی مذاهب که در یک کشور غربی زندگی می کنند و مشترک می باشد را به بازاریابان می دهند، این منابع نمی تواند به عنوان مثال در پاکستان استفاده شوند.

انتخاب بین استراتژی های بازاریابی جهانی و یا محلی به شدت به کشورهایی که آن شرکت در آن ها حضور دارد، وابسته است. برای برخی از شرکت ها، جهان اسلام متشکل از تنها 5 یا 6 کشور است، چرا که آنها تنها به تعداد خاصی از کشورها علاقه مند هستند، در حالی که برای بعضی دیگر مانند کوکاکولا و یا مک دونالدز، ممکن است 50 کشور یا بیشتر باشند.

روشن است که تصمیم آن ها برای اتخاذ یک سیاست جهانی و یا محلی، علاوه بر چیزهای دیگر، به تعداد و محل کشورهای هدف نیز بستگی دارد و به این دلیل است که شناسایی کشورهای هدف از اهمیت بالایی در تصمیم گیری بین استراتژی های بازاریابی جهانی و محلی دارد و مطالعه محیط اقتصادی اولین گام در این تجزیه و تحلیل است.

مطالعه محیط اقتصادی نقطه شروعی برای هر مطالعه بازاریابی است، چرا که به سوال های اساسی پاسخ می دهد: آیا ما یک بازار داریم؟ سوال دقیق تر این است که: آیا ما یک بازار بزرگ و پایدار داریم که زمان و پول صرف شده برای تسخیر آن را توجیه کند؟ شرکت ها منابع بی نهایت ندارند و نمی توانند همه کشورها را به یک صورت مدنظر قرار دهند. در یک نقطه، آنها مجبور به اولویت بندی بازارهای مختلف و نحوه مراجعه با آن ها هستند.


برآورد قدرت خرید

بازار کالاها و خدمات اسلامی ترکیبی است از کشورهای مسلمان عضو سازمان همکارهای اسلامی و کشورهایی که جمعیت قابل توجهی از مسلمانان را در خود دارند. به دلیل اینکه لیست تهیه شده شامل نام کشورهاست و در آن نژاد مدنظر نمی باشد، جوامع غیرمسلمان هم شامل این لیست می شوند، همانند هندوها و چینی ها.

برای مثال در کشورهای مالزی و اندونزی، شاخص ها به صورت جمعی عنوان شده است و دلیل آن این است که جمعیت چینی های مقیم این دو کشور، قدرت خرید بالاتری نسبت به اندونزیایی ها و مالایی ها دارند.

اگر تصویر جامعی از قدرت خرید بر اساس دین وجود داشت باید از آن استفاده کرد اما اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد مجبوریم از آمارهای جمعی استفاده کنیم. اگر چه آمارهایی از جمعیت مسلمان در کشورهای غربی در دسترس قرار دارند، اما این آمارها نتیجه بررسی های بازاریابی است نه آمارهای رسمی دولتی. در کشورهای آنگلوساکسون، تابویی در ارتباط با اینکه از مردم سوال هایی درباره دین شان بشود وجود ندارد، بنابراین داده هایی در ارتباط با این موضوع در این کشورها در دسترس می باشند.


تغییرات ساختار اجتماعی و تقسیم بندی

هیچ شرکت کل جمعیت یک کشور خاص را هدف قرار نمیدهد حتی اگر 99% جمعیت آن مسلمان باشند. تمام شرکت ها به نوعی به تقسیم بندی در زمان انتخاب بازار هدف خود تکیه دارند. آنها به شناسایی امیدوارکننده ترین بخش های بازار تمایل دارند و اینکه رویکرد مصرف کنندگان مطابق با آنها باشد.

این بر طبق مدل STP انجام می شود تقسیم بندی با انتخاب معیار بخش بندی در پی ارزیابی مشخصات تقسیم بندی های حاصل شروع می شود.

بازار هدف با تحلیل جذابیت های تقسیمات و تمرکز بر روی یک یا چند قسمت که شرکت می خواهد انتخاب نماید، شروع می شود. در آخر، قراردادن موقعیت های مطلق و موقعیت نسبی را بررسی می کند. بنابراین معیار برای تقسیم بندی را باید با دقت انتخاب کرد و به این دلیل که بر مراحل بعدی اثر می گذارد.

تقسیم بندی بر پایه معیارهای ثابت مانند سن، جنسیت، خاستگاه قومی و معیارهای متغیر مانند درآمد، تحصیلات، مذهب و غیره است. قسمتی از بازار برای بازاریاب جالب است که همگن باشد (اعضای بخش، رفتار مصرفی مشابهی داشته باشند که از دیگر بخش ها متفاوت باشد) در دسترس باشد (اعضای بخش به سادگی قابل شناسایی باشند) سودآور باشد (اندازه بخش و درآمد قابل تصرف کافی).

بخش بندی به معنی معیار به کار رفته برای تعیین مشتری و مذهب هدف می باشد. بسیاری از مسلمانان نمی خواهند که صرفا به وسیله یک باور مذهبی متمایز شوند چون رفتار مشترکی با مردم سایر مذاهب دارند.

بخش بندی بر اساس زندگی کردن دریک منطقه خاص، تحصیل در یک مدرسه خاص، صحبت کردن به یک زبان خاص و یا داشتن درآمدی مشخص خوب است. اما هدف این کتاب تجزیه و تحلیل بازاریابی اسلامی است و ما فرض می کنیم که بخش بندی مذهبی از سایر بخش بندی ها با اهمیت تر است.


معیار بخش بندی

شناسایی متغیرهای مذهبی برای تقسیم بندی بسیار مشکل است زیرا ما مجبوریم از متغیرهای قابل مقایسه برای مقایسه کشورها استفاده کنیم و این جایی است که مشکل شروع می شود. همان طور که ما نمی دانیم برای یک مسلمانان، یا یک کودک یا بزرگسال در کشورهای اسلامی مختلف، چه تعاریفی وجود دارد. در تمام موارد، بخش بندی باید بازار محور باشد زیرا در غیر این صورت ما تنها داده های مردم نگاری بدون تاثیر بر کسب وکار داریم.  

منبع:: کتاب بازاریابی اسلامی
مؤلف:: سدومیر نستروویچ
مترجمین:: دکتر حسین نوروزی | سینا جنتی

مطالب مرتبط

مصرف گرایی و مصرف در بستر اسلامی

مصرف گرایی و مصرف در بستر اسلامی

تعدادی زیادی از مسلمانان جهان، فراهم کننده بسیاری از بخش های جذاب بازار هستند. این موضوع...

محصولات مرتبط