تکامل تئوری سازمان

  • تکامل تئوری سازمان

وضعیت کنونی تئوری سازمان، ما حصل یک فرآیند تکاملی است. با گذشت دهه های متمادی، دانشگاهیان و مدیران با پیشینه های گوناگون و دیدگاه های مختلف سازمان ها را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده اند. هدف این ضمیمه مروری است بر نقش این افراد و تشریح اینکه چگونه تا به اینجا رسیده ایم. موضوع اصلی این است که نظریه های رایج سازمان، الگوهای تکاملی جمعی را انعکاس می دهند.

تئوری ها در طی زمان ارائه شده اند، ارزیابی گردیده اند و مورد تجزیه و تحلیل و موشکافی دقیق قرار گرفته اند، بینش های جدید در باب سازمان کمک کرد تا محدودیت های تئوری های اولیه ظاهر گردد. بنابراین اگر شما بخواهید آنچه را که امروزه در سازمان ها رخ می دهد، درک کنید، نیاز دارید، سیر تحولی را که، تئوری های سازمانی طی نموده اند تا به این مرحله رسیده اند، مورد بررسی قرار دهید.


ایجاد یک چهار چوب

اقدام واقعی در تئوری سازمان قبل از قرن حاضر صورت گرفته است. نقاط عطف محدودی، قبل از قرن بیستم وجود دارد که آن ها را در بخش بعدی مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. از این ارو، مسئله ی واقعی، ایجاد چهارچوبی است که بتواند ماهیت تکاملی تئوری معاصر سازمان را کاملا تشریح نماید.

چنین مطرح شده است که در تکامل تئوری سازمان ابعاد دوگانه ای مورد تاکید قرار گرفته اند و این دو بعد دیدگاه های مخالفی نسبت به هم ارائه داده اند. بعد نخست چنین بیان می دارد که سازمان ها نوعی سیستم هستند. قبل از سال ۱۹۶۰، دیدگاه  سیستم های بسته بر تئوری سازمان حاکم بود. سازمان ها به عنوان پدیده های خود گردان و جدای از محیط مد نظر قرار می گرفتند.

 با آغاز دهه ۱۹۶۰، دیدگاه سیستم های باز، شروع به غالب شدن بر تئوری سازمان کرد. تحلیل های گذشته که متمرکز بر ویژگی های داخلی سازمان بودند، جای خود را به رویکردهای دیگری دادند که بر حوادث و فرآیند های خارجی تاثیرگذار برسازمان، تاکید داشتند. بعد دوم به نتایج غائی ساختار سازمان مرتبط می شود.

در اینجا نیز دو دیدگاه متضاد وجود دارد. دیدگاه عقلائی، استدلال می کند که ساختار یک سازمان به عنوان وسیله ای جهت تحقق اهداف از پیش تعیین شده، محسوب می شود. در مقابل، دیدگاه اجتماعی تاکید می کند که ساختار نتیجه ی تضاد نیرو هایی است که عوامل موثر بر سازمان محسوب شده و در پی قدرت و کنترل هستند.

چهار چوب زمانی هر نوع، تقریبی است. در بحث های بعدی یک دسته از نظریه پردازانی را که خارج از این دوره زمانی بوده اند، معرفی خواهیم کرد. اطلاعات نشان داده شده در جدول زیر رهنمودهای مفیدی برای درک تکامل تئوری سازمان ارائه می دهد.


جدول ۱- سیر تکاملی تئوری معاصر سازمان



دیدگاه های اولیه تئوری سازمان در قرن حاضر، سازمان ها را به عنوان ابزاری ماشینی، برای نیل به اهداف تصور میکردند و توجه به تحقق کارآیی از بخش های کارکردی داخلی سازمان معطوف می داشتند.

برای تشریح نظریات نظریه پردازان در این عصر، از نوع ۱ استفاده می کنیم.

نظریه پردازان نوع ۲، پیش فرض های سیستم بسته را در نظر داشته ولی روی روابط غیر رسمی و مسائل مربوط  به انگیزه های غیر اقتصادی نیز تاکید می کردند. بر اساس نظرات این نظریه پردازان، سازمان ها ماشین های کاملا قابل پیش بینی نبودند.

مدیریت می توانست روابط رسمی، قوانین و نظائر این ها را طراحی کند، اما الگوهای غیررسمی ارتباطات، پایگاه های سازمانی، هنجارها و دوستی های که برای تحقق نیازهای اجتماعی اعضاء سازمان ایجاد می شوند، نیز وجود دارند.

عقلایی بودن به نوع سوم بر می گردد. نظریه پردازان در طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ سازمان ها را به عنوان وسیله ای برای تحقق اهداف تصور می کردند. آن ها بر اندازه، فناوری و عدم اطمینان محیطی به عنوان متغیرهای اصلی اقتضایی تعیین کننده ساختار مناسب سازمانی، تاکید می کردند. به زعم نظریه پردازان نوع سه، تناسب صحیح ساختار با متغیرهای اقتضایی، می تواند تحقق اهداف سازمانی را تسهیل کند.

برعکس به کارگیری ساختاری نادرست، می تواند بقاء سازمان را تهدید نماید.

نهایتا درکی که ما امروزه از سازمان داریم، تا حد زیادی متاثر از دیدگاه های نظریه پردازان نوع چهارم است. دیدگاه اجتماعی، نوعی برگشت را ایجاد کرده است، اما دریک چهارچوب سیستمی باز به اعتقاد این نظریه پردازان ساختار اثربخش سازمانی تنها حاصل تلاش عقلایی مدیران نیست، بلکه متاثر از نتازعاتی است که فیما بین ائتلاف های قدرت در سازمان به منظور حصول کنترل صورت می گیرد.


بخوانیم-نظریه های سازمان و مدیریت- انتشارات ادیبان روز


نظریه پردازان اولیه

زمانی که هنری فورد، در سال های اولیه قرن حاضر، به عنوان تولید کننده اتومبیل شناخته شد، مزایای تقسیم کار دو قرن پیش در اروپا مورد توجه قرار گرفته بود. برای نمونه آدام اسمیت در سال 1776 در خصوص مزیت های اقتصادی حاصله از تقسیم کار در صنعت سنجاق سازی مطالبی نوشت.

اسمیت بیان داشت که ده نفر به صورت انفرادی، هر کدام یک وظیفه تخصصی انجام دادند، و توانستند چهل و هشت هزار سنجاق در طول یک روز تولید کنند. درحالیکه اگر هرک دام به طور جداگانه می خواستند تمام وظایف مربوط به تولید سنجاق را انجام دهند، اگر خیلی شانس داشتند، می توانستند روزانه فقط دویست سنجاق تولید کنند.


نظریه پردازان نوع اول

نظریه پردازان نوع اول، تحت عنوان مکتب کلاسیک مشهورند. اصول یا مدل های جهان شمولی را تدوین نموده اند که میتواند که می تواند در همه وضعیت ها به کار آید. همانطور که قبلا ذکر کردیم، سازمان ها را اساسا به عنوان سیستم های بسته می پنداشتند که برای تحقیق اهداف به طور کارآمد ایجاد شده اند.


نظریه پردازان نوع دوم

موضوع مشترک در بین نظریه پردازان نوع دو، شناخت ماهیت اجتماعی سازمان ها است. این نظریه پردازان کسانی هستند که مکررا به عنوان بانیان مکتب روابط انسانی مطرح می شوند و سازمان ها را به عنوان پدیده هایی متشکل از افراد و وظایف می دانند. نظریه پردازان نوع دو، نوعی دیدگاه انسانی در برابر دیدگاه ماشینی نوع یک ارائه دادند.


نظریه پردازان نوع سوم

نه نظریه پردازان نوع اول و نه نوع دوم موفق به ارائه مدارک و شواهد محکمی نشدند که ثابت کنند راه پیشنهادی آنها بهترین بوده و در همه شرایط کاربرد دارد. تضاد بین تز و آنتی منجر به یک سنتز شد که رهنمود بهتری را برای مدیران فراهم کرد. آن سنتز دیدگاه اقتضائی بود.


نظریه پردازان نوع چهارم

امروزه جدیدترین دیدگاه ها نسبت به تئوری سازمان بر ماهیت سیاسی سازمان ها متمرکز است. مرحله ی شکل گیری این موضع، به وسیله ی جیمز مارچ و هربرت سایمون آغاز شد، اما بیشتر به کار جفری ففر برمی گردد.

 

منبع:: کتاب اصول سرپرستی
نویسندگان:: مریم آقاپور علیشاهی | دکتر معصومه آقاپور علیشاهی | دکتر محمد صادق افتتاحی

مطالب مرتبط

نظریه های سازمان و مدیریت و مفهوم تصمیم گیری

نظریه های سازمان و مدیریت و مفهوم تصمیم گیری

این مقاله به بررسی انواع نظریه های سازمان و مدیریت مانند نظریه ی مدیریت علمی ..

نظریه های  سازمان و مدیریت

نظریه های سازمان و مدیریت

بسیای از افراد فرض میکنند که نظریه های سازمان و مدیریت یک قاعده ذهنی و نظری است،..

محصولات مرتبط